مبانی نظری و پیشینه پژوهش باورهای هوشی و باورهای فکری (فصل دوم )
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) باورهای هوشی و باورهای فکری در 12 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) باورهای هوشی و باورهای فکری در 12 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
- همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
- توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
- پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
- رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
- منبع : دارد (به شیوه APA)
- نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
باورهای افراد، دنیای آنان را سازمان می دهد و به تجربیاتشان معنا می بخشد. این که چگونه این باورها می توانند دنیای روانشناختی مختلفی را در افراد ایجاد کنند و آنها را در موقعیت های مشابه به تفکر، احساس و عمل متفاوتی هدایت کنند، موضوع بسیار مهمی است.
دوئک (2011) می گوید این باورهای ما هستند که به دنیای اطرافمان سازمان می دهند و به تجربیاتمان معنا می دهند و به طور کلی سیستم رفتاری و معنایی هر فرد را تشکیل می دهند. نظریه شناختی اجتماعی دوئک (2011) از جمله نظریه هایی است که بر نقش متغیرهای انگیزشی- شناختی در پیشرفت تحصیلی تأکید می کند، او در این مدل به بررسی نظام باورهای افراد می پردازد. دو مفهوم مهم این نظریه عبارتند از: باورها یا نظریه های ضمنی که یادگیرندگان در مورد ماهیت هوش دارند و اهداف پیشرفت آنان.
او باورهای هوشی را شامل باورهای هوشی ذاتی و باورهای هوشی افزایشی می داند و بیان می دارد افرادی که باور هوشی ذاتی دارند، معتقدند که صفات شخصی آنها از قبیل هوش، ثابت و تغییرناپذیر و قابل اندازه گیری است. در مقابل افرادی که باور هوشی افزایشی دارند، معتقدند که هوش یک جوهر ثابت و غیرقابل تغییر نیست بلکه از طریق تلاش و تجربه می توان آنرا تغییر داد. دیست، ملاند و بریدابیک، 2014 معتقدند که باورهای هوشی بر چگونگی تفسیر فرد از شکست ها و پیشرفت خود از یک سو و بر نهادینه کردن اهداف پیشرفت از سویی دیگر اثر می گذارد.
دوئک (2011) باورهای هوشی شامل باور هوشی افزایشی و باور هوشی ذاتی است. باور هوشی افزایشی به این مطلب اشاره دارد که هوش کیفیتی انعطاف پذیر، قابل افزایش و قابل کنترل است. فراگیرانی که دارای باور افزایشی در مورد هوش هستند عمدتاً بر بهبود شایستگی هایشان و اکتساب دانش جدید تأکید دارند و برای غلبه بر ناکامی های گذشته تلاش می کنند در مقابل باور ذاتی درمورد هوش به این مطلب اشاره دارد که هوش کیفیتی ثابت، انعطافناپذیر و غیر قابل افزایش است فراگیران با باور ذاتی هوش، بر دستیابی به عملکرد خوب تمرکز کرده و برای رسیدن به اهدافشان و غلبه بر مشکلات حداقل تلاش را به خرج می دهند و در مواجهه با مشکلات به راحتی تسلیم می شوند (دوئک، 2011).
به عقیده دوئک (2011) باورهای هوشی عوامل جانبی رفتار موفقیت هستند و به وسیله برخی پسایندهای نزدیک تأثیرات پایدارتری را بر موفقیت اعمال می کنند.