مبانی نظری و پیشینه پژوهش حافظه و یادگیری (فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) حافظه و یادگیری در 25 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) حافظه و یادگیری در 25 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
حافظه و تعریف آن
حافظه نحوه به خاطر سپاری رویدادهای گذشته تاثیر عمیقی بر آنچه انجام می دهیم و نحوه زندگی ما بر جای می گذارد. درک حافظه بدون در نظر گرفتن تاثیر نیروهای اجتمای چون دین، طبقه اجتماعی- اقتصادی، وابستگی خانوادگی، شرایط سیاسی موارد مشابه ناممکن است به نظر میرسد. زمینهها و ساختارهای اجتماعی ناقل حافظه اند (ذکایی، 1390). حافظه به توانایی فرد اشاره به خاطر آوردن اطلاعاتی درباره تجارب قبلی و شامل فرایندهای کسب، ضبط یا رمزگزدانی، اندوزش و در نهایت بازیابی اطلاعات می شود و می تواند به طرق مختلف طبقهبندی شود (نیک دل، کرمی نوری و عرب زاده، 1388) حافظه به عنوان مهم ترین جنبهای که در بیماران مبتلا به آلزایمر دچار نقصان میشود، به فرآیندهایی اطلاق میشود که از آن به منظور ذخیره، نگهداری و بازیابی اطلاعات قبلی از آن استفاده میگردد (چری، 2011). با وجود اینکه مدلهای متفاوتی از حافظه مطرح شده، مدل مرحلهای که در سال 1968 توسط اتکینسون و شیفرین بیان شد در ساختار بنیادی و عملکرد حافظه مورد استفاده قرار می گیرد (اتکینسون و همکاران، 2000؛ ترجمه براهنی و همکاری، 1386).
نظریه خبرپردازی و حافظه
در نظریههای خبرپردازی فرایندهای یادگیری، به یاد سپاری و یادآوری در ارتباط با یکدیگر مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرند. ابتدا محرکهای محیطی، مانند نور، صدا، حرارت، بو و... به وسیلهی گیرندههای مختلف چون چشم، گوش، پوست، بینی و جز اینها دریافت میشوند و برای مدت کوتاهی (حدود یک تا سه ثانیه) در حافظه حسی ذخیره میگردند. ما از طریق فرایند توجه و ادراک از وجود این محرکها آگاه میشویم. بخشی از این اطلاعات که بر اثر توجه به صورت الگوهای تصویر ذهنی، صداها یا معانی رمزگردانی میشوند وارد حافظهی کوتاه مدت میشوند. اطلاعات وارد شده به حافظهی کوتاه مدت برای حدود 15 تا 30 ثانیه در این حافظه ذخیره میشوند. بخشی از این اطلاعات که با اطلاعات یادگرفته شدهی قبلی ارتباط برقرار میکنند به حافظهی دراز مدت انتقال مییابند و مابقی با اطلاعات جدید جانشین میشوند. اطلاعات وارد شده به حافظهی درازمدت به صورت مواد سازمان یافته در میآیند که برای مدتهای طولانی، حتی برای تمام عمر، در آنجا باقی میمانند. اطلاعات موجود در حافظهی درازمدت در صورت لزوم به حافظهی کوتاه مدت بازگشت مینمایند و شخص بر اساس آن ها پاسخ میدهد
انواع حافظه
حافظه حسی
حافظهی حسی نخستین مرحلهی خبرپردازی است. به حافظهی حسی، مخزن حسی و ثبت حسی نیز گفته می ود. محرکهای محیطی (نور، صدا، حرارت، بو، و جز اینها) به طور دائم بر گیرندههای حسی ما اثر میگذارند. گیرندهها اجزای نظام حسی مربوط به دیدن، شنیدن، چشیدن، بوییدن و لمس کردن هستند. نظام کلی گیرندهها را حافظهی حسی مینامند. الگوهای فعالیت عصبی که به هنگام رسیدن محرکها به گیرندهها تشکیل میشوند، پس از قطع تاثیر محرک، برای مدت بسیار کوتاهی (یک تا سه ثانیه) حفظ میشوند. اما در همین فاصلهی کوتاه ما فرصت انتخاب اطلاعات را برای انتقال به حافظهی کوتاه مدت داریم (چری، 2011).
اطلاعات وارد شده به حافظهی حسی تنها برای مدتی بسیار کوتاه (حداکثر همان سه ثانیه) دست نخورده حفظ میشوند. در حافظهی حسی نسخهی دقیقی از اطلاعات حسی ذخیره میشود. برخی از صاحبنظران را عقیده بر این است که برای هر یک از حواس ما یک حافظهی حسی جداگانه وجود دارد. با وجود این، حواس دیداری و شنیداری بیشترین مقدار اطلاعات محیطی را به ما میرسانند. حافظه حسی منطبق با حس بینایی را مخزن تصویری و حافظه حسی منطبق با حس شنوایی را مخزن پژواکی نامیدهاند. همزمان اطلاعات بسیار زیادی حس میشوند و همهی آنها در حافظهی حسی ثبت میگردند. ما در هر لحظه اطلاعاتی بسیار فراتر از آنچه بتوانیم به یاد آوریم دریافت مینماییم. با این حال، تنها اطلاعاتی که مورد توجهمان قرار میگیرند حفظ میشوند. به سخن دیگر، آن بخش از اطلاعات موجود در حافظهی حسی که مورد توجه قرار میگیرند وارد حافظهی کوتاه مدت میشوند، ولی بقیه اطلاعات از این حافظه حذف یا فراموش میشوند. پس، نخستین عامل مهم در یادگیری توجه یا دقت است، یعنی تمرکز انتخابی بر روی بخشی از اطلاعاتی که به حافظهی حسی وارد میشوند. به طور کلی، اطلاعات یا فعالیتهای تازه و نا آشنا نیاز به توجه بیشتری دارند
یادگیری
از جمله ویژگیهای انسان، استعداد خاص او در یادگیری است. به یقین میتوان گفت که پیدایش و بقای تمدن و فرهنگ انسان، به وجود استعداد یادگیری او بستگی داشته و یکی از مهمترین عوامل پیشرفتهای اجتماعی در زندگی انسان، یادگیری است (چینگ سو و سو، 2012). کودک در آغاز، با برخی ظرفیتها و قابلیتهای فیزیولوژیک و غریزی، پا به دنیا میگذارد. از آن پس، به جز ظرفیتهای غریزی و طبیعی نظیر رشد و نمو و بازتابها، آنچه شخصیت او را میسازد، حاصل یادگیری اوست. آموزشهای خانواده، آموزشهای مدرسهای و آموزشهای اجتماعی، همه قسمتهایی از زندگی او را تشکیل میدهند که تماما یادگیری است..........
..............
............................
تعریف یادگیری
تغییر در رفتار که در نتیجه تجربه اتفاق میافتد، قابل استناد به عوامل فیزیولوژیکی نظیر خستگی یا مصرف دارو و نیروهای مکانیکی، نظیر لغزیدن نیست. یادگیری در همه موقعیتهای زندگی از جمله مدرسه و کلاس اتفاق میافتد. گرچه، یادگیری یک تغییر داخلی است ولی از تغییرات در رفتارهای قابل مشاهده، قابل استناد است و فرایندی است که یک ارگانیسم به وسیلهی آن، رفتارش را در نتیجهی یک تجربه، تغییر میدهد (مارتین و لیام، 2010). مفهوم یادگیری را میتوان به صورتهای مختلف تعریف کرد؛ کسب دانش و اطلاعات، عادتهای مختلف، مهارتهای متنوع و راههای گوناگون حل کردن مساله. همچنین، میتوان یادگیری را به عنوان فراگیری رفتارها و اعمال پسندیده، حتی به عنوان کسب رفتارها و اعمال مضر و ناپسند تعریف کرد. با این حال معروفترین تعریف از یادگیری به قرار زیر است:یادگیری، به فرآیند ایجاد تغییرات نسبتا پایدار در رفتاری که حاصل تجربه است، گفته میشود و نمیتوان آن را به حالتهای موقتی بدن، مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی یا مصرف داروها پدید میآید، نسبت داد (سیف، 1387).