مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودتنظیمی (فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودتنظیمی (فصل دوم)
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) خودتنظیمی در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دوم پایان نامه ارشد) خودتنظیمی در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعاریف خودتنظیمی
خودتنظیمی عبارت است از تعارض درون فردی بین منطق و هوس، بین شناخت و انگیزه و بین برنامهریز درونی و عمل کننده درونی، که غلبه قسمت اول هر کدام از این زوجها بر قسمت دوم است(راچلین، 1995؛ نقل از دادفر، 1390).
خودتنظیمی، در تعریفی دیگر به عنوان کوششهای روانی در کنترل وضعیت درونی، فرایندها و کارکردها جهت دستیابی به اهداف بالاتر تعریف شده است (کول، لوگان و والکر2011).
خودتنظیمی فرایندی است که به موجب آن افراد اهداف خود را تنظیم میکنند، هیجانات و افکارشان را کنترل میکنند و راهبردهایشان را بهبود میبخشند (اوزیلریریم، آلکاس، و ازدمیر 2011).
در خودتنظیمی، فرد از رفتار خود ارزیابی به عمل آورده و چنانچه متناسب با استانداردهایش باشد، رفتارش خوب ارزیابی شده و باعث خوشحالی وی میشود و چنانچه این رفتار متناسب با استانداردها نباشد، سعی میکند با تغییر دادن رفتار به استانداردها دست یابد، سپس مجدداً ارزیابی به عمل میآورد تا بداند آیا توانسته است فاصلهی رفتار از استانداردها را کمتر نموده و یا از بین ببرد. هنگامی که بین رفتار و استانداردها فاصلهای وجود نداشته باشد، آنگاه این فرایند را متوقف کرده و یا از ذهن خود بیرون میفرستند(باقری و بوالهدی، 1388؛ نقل طیبی، 1390).
خودنظمدهی:
در نظریهی ویگوسکی زبان هم وسیلهی مهمی برای تعامل اجتماعی و هم وسیلهی تفکر و خودنظمدهی یا خود ساماندهی است. منظور از خودنظمدهی
در این نظریه «تئانایی اندیشیدن و حل کردن مسائل بدون کمک دیگران است» (اسلاوین، 2006؛ نقل از سیف 1387).
ایجاد توانایی خودنظمدهی و تفکر مستقلانه شامل چند مرحله است:
نخست کودک یاد میگیرد که اعمال و صداها دارای معنیاند. برای مثال کودک میآموزد که دست دراز کردن او به سوی یک شیء برای دیگران اینگونه معنی میدهد که او آن شیء را میخواهد. در رابطه با یادگیری زبان کودک میآموزد که صداها را با معانی آنها تداعی میکند. دومین مرحله برای رسیدن به خودنظم دهی انجام تمرین است. کودک حرکاتی را که باعث جلب توجه دیگران میشود تمرین میکند همچنین برای تسلط بر زبان با دیگران به گفتگو میپردازد. مرحله نهایی خودنظمدهی استفاده از علامت برای تفکر و حل مسأله بدون کمک دیگران است. «در این مرحله کودکان خود نظم دهنده یا خود سامانگر میشوند و نظام علامت درونی میشود» (اسلاوین، 2006؛ نقل از سیف، 1387).