مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی شناختی ( فصل دوم پایان نامه )
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی شناختی ( فصل دوم پایان نامه )
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی شناختی ( فصل دوم پایان نامه ) در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 95 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی شناختی ( فصل دوم پایان نامه ) در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات:
فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف و ویژگی ها
نارسایی شناختی به شکست فرد در انجام کارهایی گفته میشود که در حالت عادی قادر به انجام آنها است. به عبارت دیگر نارسایی شناختی مجموعه اشتباهات شناختی هستند که هنگاه انجام تکالیفی رخ میدهد که فرد معمولاً آنها را به شکل موفقیتآمیزی انجام میدهد. برادنت اولین کسی است که این اصطلاح را مطرح کرد (وایت، ناگین، رپلوگل و استوتامر- بور، 2004).
مارتین، نارساییهای شناختی را اشتباهات شناختی یا خطاهایی میداند که فرد باید به صورت هنجاری ظرفیت انجام آن را داشته باشد (والاس، وودانوویچ و رستینو، 2003).
نارسایی شناختی شامل اختلال در توجه (برای مثال شکست در ادراک) و حافظه (شکست در یادآوری نارسایی) و عملکرد حرکتی (نارسایی حرکتی) میباشد. همچنین نارساییهای شناختی شامل حواسپرتی، مشکلات مربوط به حافظه، اشتباهات سهوی و عدم یادآوری اسامی میباشد (ولز، 1996). نارسایی شناختی با چگونگی یادگیری رویدادی گرانبار، ظرفیت حافظهی کوتاه مدت، کاهش سطح هوشیاری و توجه منحره شده ارتباط دارد (مورتن، هوستراپ، هرتز و بونده، 2010).
ریزون (1988) مطرح کرده افرادی که مرتکب نارسایی شناختی میشوند، تمرکز حافظهی محدودی دارند. محققان نشان دادند که انواع نارسایی شناختی مانند نارسایی حافظه، حواسپرتی و اشتباه کردن، رابطهی مثبت و معنادار با استعداد خستگی شغلی علیالخصوص خرده مقیاسهای پاسخ عاطفی، ادراک زمان و بیقراری دارند؛ بنابراین میتوان گفت که عواطف نامطبوع، احساس بیقراری و ملالت با توانایی افراد در تمرکز و انجام دادن تکالیف روزمره تداخل پیدا میکند. اختلالات شناختی از جمله مشکلات مصرف کنندگان سیگار توصیف شده است. مصرف سیگار با تغییرات قابل ملاحظه در حافظه، هوش، ادراک، فراشناخت، یادآوری، حل مسأله و سایر تواناییهای شناختی همراه است.
ابعاد نارسایی های شناختی
والاس، پاپ و موندوره (2006) در مطالعهی خود مطرح کردهاند که ساخت نارساییهای شناختی چند بعدی است. برای مثال نورمن بیان کرد که سه دسته بندی اصلی از نارساییهای شناختی وجود دارد که شامل خطا در شکل دادن به اهداف، فعالسازی طرحوارهها و راهاندازی کنشها است (اسلامی و عریضی، 1386). آنها خاطرنشان کردند که نارساییهای شناختی با یادگیری رویدادی گرانبار، ظرفیت حافظه کوتاه مدت، کاهش سطح هوشیاری و توجه منحرف شده رابطهی مثبت دارد. به علاوه نارساییهای شناختی با پیامدهای رفتاری مثل دزدی از مغازه ناشی از حواس پرتی، سوانح اتومبیل و خطاهای هدایتی هواناو (مثل استفاده نادرست از انتهای سوزن قطب نما) رابطه دارد. محققان دیگر نشان دادهاند که نارساییهای شناختی نتیجهی عواملی مثل چندوظیفهای بودن، نگرانی و کسالت است. والاس و همکاران میگویند، تنها یک مطالعه به صورت مستقیم رابطهی بین کسالت و نارسایی شناختی را بررسی کرده است.
هوش
یکی از بحث برانگیزترین پدیدههای روانی است که هنوز ماهیت آن تا حدود زیادی ناشناخته است. با وجود کوششهای گستردهی روانشناسان، هنوز هیچ تعریف دقیق و روشنی که همگان بر آن توافق داشته باشد، ارائه نشده است. آلفرد بینه که نخستین آزمون هوشی را پدید آورد اعتقاد داشت که هوش شامل تواناییهایی مانند استدلال، تخیل، بینش، قضاوت و سازگاری است. نظریهپردازان دیگر معتقد بودند که هوش فقط شامل سه توانایی شناختی مهم است: تفکر انتزاعی، یادگیری و حل مسأله (شهاتا و باته، 2009). با وجود این برخی دیگر اعتقاد دارند که این سه توانایی نمود تنها یک توانایی زیربنایی هستند که عامل عمومی یا g نامیده میشود. علاوه بر روانشناسان افراد عادی نیز دیدگاههای ارزشمندی دربارهی هوش دارند. نتایج یک زمینهیابی نشان داد که افراد عادی سه رفتار را با هوش معادل میدانند: حل مسألهی علمی، یعنی استدلال منطقی، دیدن جنبههای مختلف مسأله و داشتن ذهن باز، توانایی کلامی، یعنی مهارت در صحبت کردن و مهارت در خواندن مطالب؛ و هوش اجتماعی، یعنی تیزبینی، پذیرش اشتباهات و توجه به دنیای اطراف. این تواناییها در بسیاری از نظریههای مهم هوشی دیده میشوند و آزمونهای هوشی نیز آنها را میسنجند. علت اختلاف نظر بر سر ماهیت هوش این است که هوش مشاهدهپذیر نیست. هوش سازهای است که نظریهپردازان و آزمونسازان پدید آوردهاند تا به کمک آن رفتارهای هوشمندانه را تبیین کنند. به سخن دیگر، آنها همهی رفتارهای هوشمندانه را ناشی از وجود پدیدهای به نام هوش میدانند.