مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناگویی خلقی یا الکسی تایمی ( فصل دوم پایان نامه )
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناگویی خلقی یا الکسی تایمی ( فصل دوم پایان نامه )
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناگویی خلقی یا الکسی تایمی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ناگویی خلقی یا الکسی تایمی در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات:
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
آلکسی تایمیا به ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجان و تنظیم هیجان ها گفته می شود. آلکسی تایمیا سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات برای دیگران و جهت گیری فکری بیرونی. ویژگی های اصلی آلکسی تایمیا عبارتند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجان های شخصی، فقر شدید تفکر نمادین که آشکار سازی برخورد ها، احساسات، تمایلات و سائق ها را محدود می کند، ناتوانی در به کارگیری احساسات به عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتزاعی در مورد واقعیت های کم اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالت های هیجانی و حس های بدنی، فقدان جلوه های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی.
از دیدگاه علوم شناختی بخش عمدهای از مسائل مربوط به ناگویی خلقی مرتبط با هیجانها است و هیجانها به عنوان دسته ای از روان سازة مبتنی بر پردازش اطلاعات شناخته می شود که شامل فرایندها و تجسم های نمادین و غیر نمادین است (میاک، اوکاموتو، اونودا، شیارو و یاماواکی، 2012).
تجسم های نمادین شامل تصاویر و واژه ها است و تجسم های غیر نمادین شامل تهییج های جسمانی و احشایی است که در هنگام برانگیختگی هیجانی تجربه می شوند. نظام های نمادین مانند زبان این امکان را فراهم می آورند که انسان درباره احساس های هیجانی و دیگر تجاربش فکر کند و به این ترتیب حالت های هیجانی خود را تنظیم نماید. به نظر میرسد در ناگویی خلقی توانایی بسیار اندکی برای نمایش نمادین هیجانها وجود دارد و درنهایت تجسم نمادین هیجانها به شکل ضعیف با تصاویر و واژه ها ارتباط برقرار می کند و به همین دلیل کمتر تحت کنترل شناختی قرار دارد (اوردنیزاک، پایپر، جوی، 2011).
نارسایی هیجانی سازه ای است چند وجهی متشکل از دشواری درشناسایی احساسات و تمایز بین احساسات و تهییج های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی، دشواری درتوصیف احساسات برای دیگران، قدرت تجسم محدود که بر حسب فقر خیال پردازی ها مشخص می شود؛ سبک شناختی عینی (غیر تجسمی)، عمل گرا و واقعیت مدار یا تفکر عینی افراد مبتلا به نارسایی هیجانی، تهییج های بدنی بهنجار را بزرگ می کنند، نشانه های بدنی انگیختگی هیجانی را بد تفسیر می کنند، درماندگی هیجانی را از طریق شکایت های بدنی نشان می دهند و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه های جسمانی هستند (آلن و همکاران، 2011).
مشخصه های بیرونی که سازه نارسایی هیجانی را تشکیل می دهند بیانگر نقایصی در پردازش شناختی و تنظیم هیجانات می باشند. از دیدگاه علوم شناختی، هیجان ها به عنوان دسته ای از طرح واره های مبتنی بر پردازش اطلاعات شناخته می شوند که شامل فرآیندها و تجسم های نمادین و غیر نمادین هستند کاهش ابراز هیجانات اساسا بیان گر نوعی فقدان یا بد تنظیمی هیجانات است. به همین صورت آسیب در ظرفیت های پردازش هیجانی مبتنی بر نارسایی هیجانی ممکن است یک عامل خطراحتمالی برای انواع مشکلات سلامت روان باشند (آلن و همکاران، 2011).
پژوهش های پیرامون الکسی تایمی
ماتیلا و همکاران نشان دادند ناگویی خلقی مستقل از بیماری جسمانی، افسردگی و اضطراب و متغیرهای جمعیت شناختی با علایم جسمانی سازی همراه می باشد (ماتیلا و همکاران، 2008).
رفیعی و همکاران (2010) و آلن و همکاران (2011) دریافتند که بین ناگویی خلقی، حالت خلق و علایم درونی سازی نظیر علایم جسمانی و نگرانی/ نشخوارگری و ارتباط وجود دارد.
بشرپور و همکارن نیز نشان دادند که نیز نشان دادند که ناگویی خلقی با علایم اختلال شخصیت مرزی در جمعیت عمومی ارتباط دارد (بشرپور و همکاران، 2014).
........
..................
..............................