مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی ( فصل دوم پایان نامه )
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی ( فصل دوم پایان نامه )
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی ( فصل دوم پایان نامه ) در 24 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق افسردگی ( فصل دوم پایان نامه ) در 24 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
- همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
- توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
- پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
- رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
- منبع : دارد (به شیوه APA)
- نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
توجه: این فایل براساس DSM-5 تهیه شده است و از منابع جدید در آن استفاده شده است
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
افسردگی یکی از انواع اختلالات روانی است که طی آن فعالیتهای بیمار، به شدت کاهش می یابد و در واقع او انگیزه ای برای انجام دادن بسیاری از کارها نخواهد داشت. فرد افسرده انرژی و مهارت های زندگی اش کاهش پیدا می کند و تمرکز حواس وی نیز به میزان زیادی پایین می آید. گاهی پرخاشگر و گاهی ناامید است. احساس گناه در او بسیار قوی است. علاوه بر این که خود بیمار از اهدافش در زندگی باز می ماند و باعث کاهش فعالیتهای اجتماعی و تولیدی می شود، این امر ضربۀ بزرگی به اقتصاد جامعه نیز وارد می کند. برای تعریف این اختلال بهتر است نشانه های آن را بشناسیم. در حقیقت، این اختلال در مجموعه ای از علائم (نشانگان) بروز می یابد. که براساس کمیت و کیفیت و مدت زمان دارا بودن این علائم می توان تشخیص داد که فرد به یکی از انواع افسردگی مبتلا شده است. البته باید توجه داشت که این اختلال در نشانگان ظاهر می شود و فقط با یک نشانه نمی توان به افسردگی پی برد. (آزاد، 1391).
معیارهای DSM-5 برای افسردگی اساسی
A: از بین سمپتوم های زیر، پنج سمپتوم (یا بیشتر) در طول یک دوره 2 هفته ای حضور داشته اند و نشان می دهند که عملکرد قبلی او متفاوت شده است. حداقل یکی از معیارها (1) خلق افسرده؛ یا (2) از دست دادن علاقه یا لذت است. (توجه: سمپتوم هایی که آشکارا علت های پزشکی دارند نباید جزو این فهرست به حساب آیند).
1- فرد بیشتر طول روز، و تقریباً هر روز، خلق افسرده دارد. این موضوع را خودش اظهار می دارد ( احساس می کند غمگین، تهی و خالی، یا نومید است ) یا دیگران می بینند ( دایم گریه می کند، در شرف گریه کردن است، یا چشمهایش همیشه پر اشک هستند ). توجه: در مورد کودکان یا نوجوانان، این حالت ممکن است به صورت زود رنجی و زود خشمی نشان داده شود.
2- فرد بیشتر طول روز، و تقریباً هر روز، به تمام فعالیت ها ( یا تقریباً تمام فعالیتها ) به شدت بی علاقه است ( این موضوع را خود او می گوید یا دیگران مشاهده می کنند ).
3- به طور چشمگیر چاق می شود یا بدون گرفتن رژیم غذایی، به طور چشمگیر لاغر شده است (لاغر یا چاق شدن چشمگیر یا معنادار یعنی اینکه فرد در عرض یک ماه بیشتر از 5% وزن خود را از دست بدهد یا بیشتر از 5% به وزنش اضافه شود.) یا تقریباً هر روز بی اشتها یا پر اشتهاست. توجه: ممکن است کودکان اضافه وزنی را که از مرحله رشدی آنها انتظار می رود را نشان ندهند.
4- بی خوابی (اینسومنیا) یا پرخوابی (هایپرسومنیا) تقریباً در همه روزها.
5- پر تحرکی روانی – حرکتی یا کم تحرکی روانی – حرکتی تقریباً هر روز ( صرفاً خود فرد نباید شخصاً احساس کند که بی قرار یا کند شده است، بلکه دیگران نیز باید این حالت را مشاهده کنند).
6- تقریباً هر روز احساس می کند بی حال و بی رمق است یا انرژی از دست داده است.
7- تقریباً هر روز احساس می کند بی ارزش است یا بی دلیل احساس گناه ( عذاب وجدان ) شدید می کند (احساسی که ممکن است توهمی باشد). (این احساس گناه علاوه بر احساس گناهی است که فرد به خاطر «بیمار بودن» خود تجربه می کند).
8- تقریباً هر روز، توانایی فکر کردن یا تمرکز حواس ضعیف است، یا نمی تواند تصمیم بگیرد و قاطع باشد (این موضوع را خودش اظهار می دارد یا دیگران مشاهده می کنند).
9- به طور دایم به مرگ فکر می کند (این فکر فقط به ترس از مرگ محدود نمی شود)، به طور دایم به خودکشی فکر می کند بدون آنکه برنامه مشخصی برای آن داشته باشد، یا اقدام به خودکشی می کنذ یا برنامه مشخصی برای خودکشی دارد.
B: این سمپتوم ها باعث می شوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.
C: علت این اپیزود را نمی توان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد. اینسومنیا (بی خوابی) یکی از سمپتوم های افسردگی است. بعضی افراد افسرده نمی توانند بخوابند یا دائماً از خواب می پرند. بعضی دیگر هایپر سومینا (پر خوابی) دارند. آنها بیش از 10 ساعت می خوابند اما باز هم شدیداً احساس خواب می کنند (گنجی، 1392).