پیشینه و مبانی نظری اختلالات رفتاری در کودکان (فصل دو)
پیشینه و مبانی نظری اختلالات رفتاری در کودکان (فصل دو)
پیشینه و مبانی نظری اختلالات رفتاری در کودکان (فصل دو) |
![]() |
دسته بندی | مبانی و پیشینه نظری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
پیشینه و مبانی نظری اختلالات رفتاری در کودکان (فصل دو)
در 38صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتهایی از متن مبانی نظری و پیشینه
اختلالات رفتاری
اختلالات رفتاری، گروهی از رفتارها هستند که بیمار به وسیله آنها به طور مکرّر حقوق اساسی دیگران را نقض میکند و یا قواعد اجتماعی را زیر پا میگذارد. این اختلال در دوران کودکی یا نوجوانی شکل میگیرد و در پسران بیشتر از دختران شایع است. این نوع اختلالات روانپزشکی نه تنها خود فرد، بلکه خانواده و جامعه را نیز دچار مشکل می کند(برادفورد[1]، 2002). اختلالات رفتاری در جوامع مختلف شیوع نسبتا یکسانی دارد(ماتیسن[2] و همکاران، 2007).
بسیاری از کودکانی که اختلالات رفتاری دارند وقتی به دوران بزرگسالی رسیدند، اختلال آنها تا حدود زیاد و یا به طور کلی برطرف می شود. لیکن در تعدادی از موارد اختلال در بزرگسالی نیز ادامه می یابد.(گرشنگ و ویلسن[3]، 2003). بسیاری از رفتارهای مرتبط با اختلالات رفتاری ظاهری شبیه نافرمانیها و سرکشیهای معمولی دوران کودکی دارند امّا بسیار شدیدتر و جدیتر هستند. بیمارانی که دچار اختلال رفتاری هستند نوعاً نسبت به سلامت و خوشی دیگران بیتوجهند. حس همدردی در آنها پایین است و غالباً رفتارهای دیگران را برای خود تهدیدآمیز و خصمانه تلقی میکنند. در نتیجه، غالباً واکنش پرخاشگرانهای به این تهدیدهای خیالی نشان میدهند و رفتارهای خود را اینگونه توجیه مینمایند.
برخی از این بیماران ممکن است اعتماد به نفس ضعیفی داشته باشند در حالی که برخی دیگر ممکن است ارزش بیش از حدّی برای خود قایل باشند. این بیماران غالباً بیرحم و سنگ دل اند و احساس گناه اندکی میکنند و حتی هنگامی که ظاهراً خطای خود را میپذیرند، بیشتر ترفندی است برای جلوگیری از تنبیه شدن.
رفتار پرخطر و بیپروا، مشخصه غالب بیمارانی است که دچار اختلال رفتاری هستند. آنها ممکن است در سنین پایین به رفتارهای جنسی، سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و استعمال مواد مخدر روی آورند و باعث مشکلات قانونی گردند. در بسیاری موارد، بیمارانی که اختلال رفتاری دارند دارای ضریب هوشی کمتر از سطح میانگین و عملکرد تحصیلی پایینی هستند. افکار مربوط به خودکشی یا اقدام برای خودکشی نیز دربین آنان دیده میشود.
پژوهشهای اخیر نشان میدهد که برخی کودکانی که دچار اختلال رفتاری بودهاند پس از رسیدن به دوران بزرگسالی، افرادی متعادل، سالم و موفق و با عملکرد اجتماعی عادی شدهاند. هر چند، برخی از آنها ممکن است این اختلال را در بزرگسالی نیز حفظ کرده و یا دچار اختلالات دیگری نظیر اختلال شخصیت جامعهستیزی و سوء مصرف مواد گردند(تلی اوغلو، 2013).
کودکان با مادران افسرده بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات رفتاری اضطرابی هستند(ولر [4]و همکاران، 2000). در دهه های اخیر هر چند وضعیت اقتصادی کلی در جوامع بهبود یافته است، لیکن اختلالات رفتاری کودکان کمتر نشده است(اسکات[5]، 2010).
در بروز این اختلالات فرضیه های متعددی ابراز شده، که هیچ یک توجیه کننده نمی باشد(بروک[6] و همکاران، 2003). و هر یک وجهی از رفتارهای ناهنجار کودکان و نوجوانان را بررسی می کند(روزن ویگ[7] و همکاران، 2008؛ دناتلی[8] و همکاران، 2010؛ کیس [9]و همکاران، 2008).
از سوی دیگر در همبستگی اختلالات روانپزشکی مادران و اختلالات هیجانی و رفتاری فرزندان به عامل ژنتیک و تغییرات نوروبیولوژیک نیز اشاره شده است (رادائو و ون دل هیوول ائا[10]، 2010؛ سیور و وینشتاین[11]؛ 2009؛ استنلی و سیور[12]، 2010).
اختلالات رفتاری دارای چهار نوع عمده میباشند:
- رفتار پرخاشگرانه
- رفتار غیرپرخاشگرانه
- تقلّب یا دزدی
- نقض جدّی قوانین
بسیاری از رفتارهای مرتبط با اختلالات رفتاری ظاهری شبیه نافرمانیها و سرکشیهای معمولی دوران کودکی دارند امّا بسیار شدیدتر و جدّیتر هستند. بیماران ممکن است نسبت به دیگران رفتار پرخاشگرانه یا قلدرمآبانه داشته باشند و با آنها وارد دعوا و زد و خورد شوند. این بیماران ممکن است تمایل به دروغگویی، غیبت از کلاسهای درس، فرار از خانه یا سوء مصرف مواد داشته باشند. رفتارهای پرخطر و بیپروا از مشخصههای بیمارانی است که دچار اختلال رفتاری هستند(سیف نراقی و نادری، 1380).
برخی عوامل در ایجاد اختلال رفتاری نقش برجستهای دارند. این عوامل شامل تعارضات در محیط خانوادگی کودک از جمله بهرهکشی، بیتوجهی، مشکلات زناشویی والدین و اعتیاد آنها میباشد. اگر پزشک کودک به اختلال رفتاری مشکوک شود احتمالاً او را به یک متخصص سلامت روان معرفی میکند. متخصص، به مشاهده رفتار کودک میپردازد. به علاوه، آزمونهای استاندارد یا سایر ابزارهای ارزیابی روانی ممکن است مورد استفاده قرار گیرد تا تشخیص اختلال رفتاری قطعی گردد.
پژوهشهای جدید نشان میدهند که یک رویکرد چند وجهی شامل روان درمانی غالباً موثرترین روش برای درمان اختلالات رفتاری است. اکثر بیمارانی که اختلال رفتاری دارند وقتی به دوران بزرگسالی میرسند مشکلشان برطرف میگردد امّا تعدادی از بیماران مشکلشان در دوران بزرگسالی نیز ادامه مییابد و به اختلال شخصیت جامعهستیزی تبدیل میشود(همان منبع).
نکته مهم در تعاریف اختلالات رفتاری، تعریفی از رفتار و بهنجاری و نابهنجاری آن است. منظور از رفتار بهگونهای که در روانشناسی تعریف شده آن دسته از حالات، عادات، اعمال و گفتار است که همواره قابلمشاهده، اندازهگیری، ارزیابی و بررسی و پیشبینی باشد.
اماتمیز مفهوم نابهنجار از بهنجار کار دشواری است اگرچه ملاکهای متعددی برای این تمییز مطرح شده، ولی کافی نیستند. در واقع میتوان گفت که بهنجاری و نابهنجاری روی یک پیوستار قرار دارند و همین امر است که تمایز روشن بین این دو مقوله را دشوار میسازد. نابهنجاری، همان بهنجاری است اما دچار افراط یا تفریط شده است. با وجود مسائل مطرحشده، معیارهایی وجود دارد که اگرچه ناکافی هستند ولی به این تمایز کمک میکنند. یکی از ملاکها این است که آیا رفتار باعث درد و رنج میشود یا خیر. معمولا رفتار نابهنجار باعث ناشادی افراد میشود. ملاک دیگر این است که بررسی شود یک رفتار تا چه حد ناسازگارانه است، به این معنا که آیا این رفتار با بهروزی فرد و جامعه تداخل میکند یا خیر. ملاک سوم، بررسی این وضعیت است که آیا رفتار بر اساس زمان و مکان قابل توجیه عقلانی است یا خیر. ملاک چهارم، بررسی میزان کنترلی است که فرد بر رفتارش دارد. معمولا رفتارهای نابهنجار در کنترل و احاطه فرد قرار ندارند. ملاک بررسی این موضوع این است که آیا رفتار حاضر، از جمله رفتارهایی است که با قراردادهای اجتماعی(هنجار اجتماعی) در تضاد است و این رفتار توسط گروه اقلیت یا اکثریت مورد توجه است یا نه. رفتارهایی که با ارزشهای جامعه تطابق ندارند و توسط اقلیتی از جامعه بروز میکنند، میتوانند نابهنجار تلقی شوند(سیف نراقی و نادری، 1380)..
همچنین در تعریف اختلال رفتاری باید به میزان، شدت، طول مدت، سن و موقعیتی که رفتار در آن بروز میکند توجه داشت.
● میزان: به این نکته که رفتار در یک دوره زمانی چقدر رخ میدهد، اشاره دارد. گاهی بیشتر کودکان بدون اجازه از جای خود بلند میشوند، کتککاری میکنند اما کودکی که هر روز نزاع میکند یا هر دو دقیقه از جایش برمیخیزد، میزان بال